ساحل افتاده گفت: "گرچه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من چیستم"
موج ز خود رفته ای، تیز خرامید و گفت:
"هستم اگر میروم، گر نروم نیستم"
"اقبال لاهوری"